ساحل ادب
ادبی-اجتماعی

منم که گوشه میخانه خانقاه من است

دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است

 

گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک

نوای من به سحر آه عذرخواه من است

 

ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله

گدای خاک در دوست پادشاه من است

 

غرض ز مسجد و میخانه ام وصال شماست

جز این خیال ندارم خدا گواه من است

 

مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی

رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است

 

از آن زمان که بر این آستان نهادم روی

فراز مسند خورشید تکیه گاه من است

 

گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ

تو در طریق ادب باش و گو گناه من است



غزل شماره455حافظ 

           شنبه 23 آبان نود وچهار

*****************************

تو را که هر چه مراد است در جهان داری

چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری

 

بخواه جان و دل از بنده و روان بستان

که حکم بر سر آزادگان روان داری

 

میان نداری و دارم عجب که هر ساعت

میان مجمع خوبان کنی میانداری

 

بیاض روی تو را نیست نقش درخور از آنک

سوادی از خط مشکین بر ارغوان داری

 

بنوش می که سبکروحی و لطیف مدام

علی الخصوص در آن دم که سر گران داری

 

مکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما

مکن هر آن چه توانی که جای آن داری

 

به اختیارت اگر صد هزار تیر جفاست

به قصد جان من خسته در کمان داری

 

بکش جفای رقیبان مدام و جور حسود

که سهل باشد اگر یار مهربان داری

 

به وصل دوست گرت دست می‌دهد یک دم

برو که هر چه مراد است در جهان داری

 

چو گل به دامن از این باغ می‌بری حافظ

چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 94 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ساحل ادب و آدرس samiapoor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





انجمن وبلاگ نویسان جهرم